امروز : شنبه 22 ژانویه 2022
تاریخ : 2022/01/22 - 7:15 ذخیره فایل ارسال به دوستان

سوءتفاهم بزرگ مسؤلان ایرانی درباره توسعه

سوءتفاهم بزرگ مسؤلان ایرانی درباره توسعه | محمد بحرینیان در ایران سه‌هزار و ۲۰۰ میلیارد دلار منابع ارزی مستقیم و غیرمستقیم داشتیم. دولت کره برای صنایع هدف یارانه هم داده است. اما اینجا چه شد؟ ما بی‌برنامگی را نشان دادیم. این اعداد تکان‌دهنده است. ما روی بعضی شرکت‌ها کار کردیم؛ مثلا روغن‌نباتی. سال ۱۳۹۶ وزارت […]

سوءتفاهم بزرگ مسؤلان ایرانی درباره توسعه

| محمد بحرینیان

در ایران سه‌هزار و ۲۰۰ میلیارد دلار منابع ارزی مستقیم و غیرمستقیم داشتیم. دولت کره برای صنایع هدف یارانه هم داده است. اما اینجا چه شد؟ ما بی‌برنامگی را نشان دادیم.

این اعداد تکان‌دهنده است. ما روی بعضی شرکت‌ها کار کردیم؛ مثلا روغن‌نباتی. سال ۱۳۹۶ وزارت صمت. ۱۰۶ واحد بودند. ۸۷ تا در دست اجرا. ۱۹۳ تا در جمع. ارزهای بانک مرکزی می‌گوید شش‌میلیارد‌‌و ۴۰۰ میلیون دلار ارز گرفته‌اند؛ یعنی قدرت تعریف دولت هم نداشتیم.

۳۵۰ واحد دارای پروانه بهره‌برداری ماشین لباسشویی و تلویزیون. یک‌میلیارد‌و ۲۸۰ میلیون دلار ارز گرفتند.

فولاد واقعا شاهکار است؛ هزارو ۴۴ تا هستند؛ تولیدکنندگان ورق، میلگرد، مفتول نبشی گروفیل؛ یک‌میلیارد‌و ۶۰۰ میلیون دلار ارز گرفته‌اند.

در دارو به همین ترتیب. یک بیسکوییت‌ساز ۲۸ میلیون دلار ارز می‌گیرد از میان چهار هزار و خورده‌ای. خودرو، قطعه‌سازان. در دارو سه میلیارد دلار دادیم. اسم این توسعه است؟ اصلا چنین اسمی می‌شود برای این گذاشت؟ دارو، آمارش مربوط به ۱۳۹۷ است. یک قرص مثل استامینوفن را ۵۳ تا از ۱۴۴ تا تولید می‌کنند. همه موادش را هم از چین می‌آورند. اینها ۸۰ درصدش لیبلینگ است. از نظر تعداد واحدهای کل کشور در پایان اسفند ۹۶، نزدیک ۸۰ درصد آنها فناوری پایین و متوسط پایین است. ولی بقیه‌اش هم فکر نکنید بالاست؛ مونتاژ است. ۷۹.۱ درصد کل اشتغال اینها در رده‌های پایین و متوسط پایین است.

ما با این روند در منطقه هم کاری نمی‌توانیم بکنیم. از فرق سر تا نوک پا وابسته است. سال ۹۳ تا سال ۹۸ ارزش ماشین‌آلات نو ۲۳ میلیارد ارز با معافیت گرفته‌اند…

توسعه مانند جاده علامت‌هایی می‌خواهد که همه توانایی خواندنش را داشته باشند. یکی از سوءتفاهم‌های موجود این نکته است که جلوه‌های ظاهری را با توسعه یکی گرفته‌اند. فکر می‌کنند اجرای پروژه توسعه است. شهر تهران با این ترتیب کنونی از بین می‌رود. بورژوازی کج‌کارکرد مسکن که از سال‌های ۸۵ ،۸۶ به این طرف بیشتر هم شده، شهرهای ما را نابود می‌کند.

اما توسعه چگونه اتفاق می‌افتد؟ «روستو» یک نظریه پنج‌مرحله‌ای دارد. کشورهای شرق آسیا این نظریه را با شرایط خودشان متعادل کرده و تطبیق داده‌اند. ما هم یک ایده اولیه از مالزی گرفتیم و کامل کردیم که در سال ۲۰۰۲ منتشر شده است. می‌گوید عنصر جامعه ابتدایی کار است. در جامعه کشاورزی زمین هم اضافه می‌شود. در مرحله بعدی کشاورزی و معدن‌کاری است؛ یعنی سرمایه هم اضافه می‌شود. جامعه صنعتی مرحله بعد است: کار، زمین، سرمایه و کارآفرین نوآور. این‌قدر کارآفرین را که شون پیتر مطرح کرده مبتذل کرده‌ایم که معنای آن از بین رفته. خصوصیات آن این است که نوآور باشد. دولت‌ها باید حواسشان به این کارآفرین باشد. از یک واحد صنعتی ۱۰۷۷ تا طبق اسناد رسمی ایجاد شده. در نمایش ما بحث کارآفرینی را مطرح می‌کنیم. واژه را مبتذل کردیم. باید به آن پسوند کارآفرین نوآور را اضافه کنیم. شون پیتر می‌گوید توان سازمان‌دهی باید داشته باشد کارآفرین. در کشور ما کرونا، سیل و… این بلایا آمد. دیدیم که سازمان‌دهی نداریم.

بدون اقتصاد مقیاس تحقیق و توسعه اتفاق نمی‌افتد. به چیزهای قبلی اضافه کنید اطلاعات و اینفورمیشن.۹۲.۳ درصد صنایع ما در مرحله بدوی هستند. عنصری دیگر هم اضافه کنید: اطلاعات، فناوری و سوم انباشت دانش ضمنی. در مرحله آخر و جامعه پساصنعتی یک عامل اضافه می‌شود: دانش. دانش‌بنیانی که ما می‌گوییم نمایشی است در ایران. این مراحل طی شده؟

یک مثال از توسعه و بعد شرایط ایران بزنم. مثال‌ها در پنج کشور مشابه هم هست. در کره گروهی مستقل از دولت برای برنامه‌ریزی تشکیل شد. یک چشم‌انداز فقط داشتند تا ۲۰۱۰. فکر می‌کنم ما صدتایی چشم‌انداز داریم. هدف آن هم این بود: کشور کره از کشوری با استخوان‌بندی کشاورزی عقب‌مانده تبدیل به صنعتی مدرن شود و تمام. بدون تعیین هیچ شاخصی. روی چند قسمت تکیه کردند. یک اینکه اساس توسعه صنعتی ماشین‌آلات است. ژاپن ۲۰۰ کتاب را ترجمه کرد چین ۵۰۰ تا کتاب را. ما هنوز شون پیتر را ترجمه نکرده‌ایم. از کینز یک کتاب داریم! کتاب‌های اساسی را نداریم. آدام اسمیت را ترجمه نکرده‌ایم! یک گزینش فقط از «ثروت ملل» داریم. از «ریکاردو» فکر کنم یک کتاب هست. ما متون اساسی را نداریم. آبشار فناوری از ماشین‌آلات فواره می‌زند. عموما آلمان و سوئد و آمریکا را بررسی کردند.

دموکراسی بعد از صنعتی‌شدن اتفاق می‌افتد و نمونه‌های آن را فوکویاما مبسوط آورده است. دموکراسی ظاهری به فساد منتهی می‌شود. پس به این می‌رسند که ماشین‌آلات مشتری ندارد. خودرو و کشتی‌سازی را انتخاب می‌کنند. این صنایع هم صنعتی و هم نظامی است. اینها البته بدون ارتباط با دنیا نشدنی است!

ارسال دیدگاه