نه تنها علی بیعت با انتخاب شواری سقیفه بنی ساعد نکرد، هیچ یک از بنی هاشم نیز در طول آن شش ماه بیعت نکردند
آیا هرانتخاب صحیح می باشد؟
آیا هر روش تبلیغاتی جهت انتخاب صحیح مورد تایید است؟
واقعه سقیفه بنیساعده بیعت گروهی از مسلمانان، با ابوبکر به عنوان خلیفه پس از وفات پیامبر(ص). در این واقعه کسی از بنیهاشم و اهل بیت حضور نداشت و علی بن ابیطالب(ع) که از سوی پیامبر معرفی شده بود در بالای جنازه ایشان بود. تعدادی از مهاجران با هدف خلافت ابوبکر و گروهی از انصار با هدف خلافت سعد بن عباده گرد آمده و تلاش میکردند که شخص مورد نظر خود را به خلافت برسانند که در انتها، ابوبکر به عنوان خلیفه معرفی شد.
این واقعه در سال ۱۱ قمری در مکانی به نام سقیفه بنیساعده انجام شد. بیعت با ابوبکر تا مدتها در مدینه باعث اختلاف و درگیری بود و گروهی از صحابه آن را نپذیرفتند. شیعیان این بیعت را خلاف وصیت پیامبر(ص) در غدیر خم و سرآغاز غصب خلافت امام علی(ع) میدانند و آن را به شدت نکوهش میکنند. به عقیده شیعیان این بیعت و آثار آن، انحراف از مسیر صحیح اسلام است.
علل پیروزی ابوبکر در سقیفه
رقابتهای طایفهای موجود میان تیرههای قریش (مهاجران، بهویژه میان بنیهاشم، بنیامیه و بنی مخزوم)، قبول رهبری مردی چون ابوبکر را که از تیره کم اهمیتتر بنی تیم بود، آسان ساخت. زیرا بنی تیم به سبب موقعیت ناچیزی که در میان تیرههای حاکم قریش داشتند، هرگز در جنگ قدرت و معارضات سیاسی که مردمِ درگیر در این رقابتها را به ستوه آورده بود، شرکت نکرده بودند و به همین جهت امکان سازش بر سر انتخاب ابوبکر، باتوجه به شخصیت و اعتبار او در میان مردم بیش از هرکس دیگر فراهم بود.[۲۲]
دشمنی دیرینه و ریشهدار اوس و خزرج و رقابت و حسادت میان عشیرههای هر یک از این دو قبیله، عاملی نیرومند برای پیروزی ابوبکر در سقیفه بوده است. درگیریهای این دو قبیله در سقیفه[۲۳] صحّت و قوت این نظر را تأیید میکند[۲۴].
اشتغال حضرت علی(ع)، عباس و دیگر بزرگان بنی هاشم به غسل و کفن پیکر پاک رسول خدا و عدم حضور آنان در صحنه انتخاب و بیعت[۲۵]، پیروزی ابوبکر را آسانتر ساخت. پاسخ منذر بن ارقم (یکی از انصار) به عبدالرحمن بن عوف که «اگر مردی که نام بردی یعنی علی بن ابیطالب در طلب این امر بود، هیچکس با او مخالفت نمیورزید»[۲۶]، مؤید این نظر است.
شیخ مفید علل این پیروزی را بسیار فشرده در چند جمله چنین خلاصه کرده است: سرگرم بودن علی بن ابیطالب(ع) به کار پیامبر؛ دور بودن بنیهاشم از صحنه، به سبب مصیبتی که بدانان رسیده بود؛ اختلاف انصار؛ کراهیت «طلقا و مؤلفه قلوبهم» (منظور قریشیانی مانند ابوسفیان است که پس از فتح مکه اسلام آوردند)از تأخیر کار[۲۷].
استدلالهای انصار و مهاجران
بین مهاجرین و انصار، بر سر خلافت و جانشینی پیامبر(ص) مشاجره شد و هر یک از آن دو گروه مدعی شایستگی این امر بودند و لذا سعی میکردند با ذکر مناقب و فضیلتهای خود، گروه خود را سزاوارتر از دیگری نشان دهند.[۱۷]
در روز سقیفه، نخست سعد بن عباده برای حاضران سخنرانی کرد و از طایفه انصار بسیار ستایش نمود و فضایل آنان را برشمرد و خدمات و فداکاریهای آنان را نسبت به اسلام برشمرد و گفت: تنها انصار شایسته خلافت و جانشینی پیامبر(ص) است. آنگاه انصار از، سعد بن عباده خواستند تا به عنوان خلیفه رسول خدا، با او بیعت کنند. سپس میان آنها پرسشی مطرح شد، که: «اگر مهاجرین گفتند ما مهاجر و یاران نخستین و عشیره و اولیای پیامبریم، پس چرا شما انصار با ما در مسأله جانشینی پیامبر(ص) نزاع میکنید، چه خواهید گفت؟ انصار گفتند: در این وقت خواهیم گفت: «امیری از ما انصار و امیری از شما مهاجرین، انتخاب شود و ما به غیر از این هرگز رضایت نمیدهیم، زیرا در پناه دادن پیامبر(ص) و مسلمانان و پیروزی اسلام همان عمل را کردیم که مهاجرین.»[۱۸]
در این اثنا، ابوبکر و عمر و ابوعبیده جراح آمدند و مردم را از توجه به سعد بن عباده بازداشتند و از حاضرین برای ابوبکر بیعت گرفتند، در آن جلسه، عمر در پاسخ انصار گفت: دو شمشیر در یک غلاف جای نمیگیرد، و مردم عرب از شما اطاعت نمیکنند. در آن محل، هر یک از آن دو گروه (مهاجر و انصار) فضایل وخوبیها و سابقه خود را برشمردند و در نتیجه، مهاجرین بر انصار پیروز شدند، (از این رو) به درخواست عمر با ابوبکر بیعت کردند….[۱۹]
استدلال قریش در حقانیت خود در جانشینی پیامبر(ص) این بود که: آنها شاخهای از درختی هستند که پیامبر اکرم(ص) نیز شاخه دیگر از آن درخت است.[۲۰]
ابن ابی الحدید در ذیل شرح خطبه (۶۵) میگوید: عمر به انصار گفت: عرب هرگز به امارت و حکومت شما راضی نمیشود. زیرا پیغمبر از قبیله شما نیست، ولی عرب قطعاً از اینکه مردی از فامیل پیغمبر(ص) حکومت کند، امتناع نخواهد کرد. کیست که بتواند با ما در مورد حکومت و میراث محمدی معارضه کند و حال آن که ما نزدیکان و خویشاوندان او هستیم؟[۲۱]
علل عدم مقابله امام علی با خلافت
امام علی(ع) در هنگام ماجرای سقیفه، به همراه عباس بن عبدالمطلب و برخی از مهاجرین به تجهیز و دفن پیامبر(ص) مشغول بود[۳۱]
در صحیح بخاری و صحیح مسلم آمده است که امام علی(ع) شش ماه بعد از رحلت پیامبر اکرم، مادامی که فاطمه زهرا (س) زنده بودند، بیعت نکرد.[۳۲]
همچنین عبدالرزاق استاد بخاری در المصنف میگوید: نه تنها علی بیعت نکرد، هیچ یک از بنی هاشم نیز در طول آن شش ماه بیعت نکردند.[۳۳]